مویسی گینزبورک
اولین خالق صورت بندی نظری کانستراکتیویسم
سال تولد: ۱۸۹۲
محل تولد: شوروی
تحصیلات: فارغ التحصیل مهندسی عمران
مویسی یاکِولیویچ گینزبورک یکی از ایدهپردازان اصلی کانستراکتیویسم در شوروی بود که در شهر مینسک دنیا آمد. او به جز جایگاه مهمی که در عرصه نظریه پردازی داشت، در حرفه معماری نیز با طراحی خانههای اشتراکی در شوروی نقش مهمی بر تاریخ معماری گذاشت. او یک معمار ساخت گرای اتحاد جماهیر شوروی بود که بیشتر به خاطر ساختمان Narkomfin در سال ۱۹۲۹ در مسکو شناخته شده است.
خانواده او در شغل معماری فعالیت داشتند. در جوانی به علت کمبود امکانات آموزشی در کشورش به ایتالیا مهاجرت کرد و از آکادمی هنرهای میلان در سال ۱۹۱۴ فارغ التحصیل شد. او در طول اقامتش در میلان با فوتوریستها ارتباط برقرار کرد، گرچه با دیدگاه آنان مبنی بر رد کامل تاریخ مخالف بود و باور داشت که میتوان از تاریخ چیزهایی آموخت. گینزبورک پس از تحصیل در میلان برای آموزشهای فنی بیشتر به مؤسسه پلیتکنیک ریژسکی رفت و در سال ۱۹۱۷ فارغالتحصیل شد.
از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱ به فعالیت خصوصی در شبه جزیره کریمه مشغول بود و به مطالعه معماری مردمی تاتارها پرداخت. اولین مسئولیت مهمی که به او داده شد، طراحی غرفه کریمه برای اولین نمایشگاه کشاورزی و صنایع روستایی در سال ۱۹۲۳ و در مسکو بود. گینزبورک از سال ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۰ به تدریس تاریخ و تئوری در مدرسه فوتِماس مسکو و مؤسسه فناوری عالی مسکو مشغول بود. او به همراه الکساندر آلکساندروویچ وسنین «سازمان معماران معاصر» را در سال ۱۹۲۵ تأسیس کرد.
تحصیلات
گینزبورگ فارغالتحصیل آکادمی میلانو (۱۹۱۴) و انستیتوی پلی تکنیک ریگا (۱۹۱۷) بود. او در طول جنگ داخلی روسیه در کریمه زندگی میکرد و در سال ۱۹۲۱ به مسکو نقل مکان کرد. در آنجا، او به دانشکده VKhUTEMAS و مؤسسه مهندسان عمران که سرانجام با دانشگاه فنی دولتی مسکو ادغام شد، پیوست.
ایدئولوژیست ساخت گرایی
مویسی یاکِولیویچ گینزبورک؛ بنیانگذار گروه OSA (سازمان معماران معاصر) بود که با ولادیمیر مایاکوفسکی و گروه LEF اوسیپ بریک پیوند داشت. او کتاب Style and Epoch را در سال ۱۹۲۴ منتشر کرد؛ اثری تأثیرگذار از نظریه معماری با شباهت هایی به اثر معمار لو کوربوزیه به نام به سمت معماری (به فرانسوی: Vers une architecture) بود. این در واقع بیانیه معماری ساخت گرایی بود؛ سبکی که علاقه به فناوری پیشرفته و مهندسی را با ایدهآلهای سوسیالیستی در هم میآمیزد.
OSA با استفاده از اشکال آپارتمان های جمعی، روش جدید زندگی کمونیستی را فراهم کرد. مجله آن SA (Sovremennaya Arkhitektura یا معماری معاصر) مباحث مربوط به برنامهریزی شهر و زندگی اجتماعی و همچنین پروژههای آینده نگر ایوان لئونیدوف را نمایش میداد. این گروه در اوایل دهه ۱۹۳۰، به همراه گروه مدرنیست ASNOVA به سرپرستی نیکولای لادوفسکی و نیز گروه پیشرو-استالینیستی VOPRA، در "اتحادیه معماران همه اتحادیهها " ادغام شد.
گینزبورک در سال ۱۹۲۴ شاهکارش با عنوان «سبک و دوره» را منتشر کرد. او در این اثر که میتوان آن را نخستین صورتبندی نظری کانستراکتیویسم نامید، بر نقش تمدن ساز ماشین تأکید و درباره ظرفیت آن برای تسهیل «مکانیکی کردن زندگی» و توجیه گونه های جدید ساختمانی مطابق با نیازهای طبقه کارگر، نظریه پردازی کرده است. گینزبورک در ادامه نظریه ادواری اش درباره تغییرات سبکی بر این عقیده بود که هر تمدن جدیدی در آغاز برای برآوردن امور ضروری اش معماری ای «سازنده» پدید میآورد و سپس به «بلوغ» میرسد و در نهایت با زیاده روی در تزئینات به انحطاط کشیده میشود.
او روش عملکردی مد نظرش برای طراحی را در قالب مجموعه مقالاتی صورتبندی کرد. مطابق این روش، مسائل معماری از طریق شناسایی عوامل اصلی همچون زندگی، کار و نیاز طبقه کارگر به تجدید قوا، باید به نحوی خردمندانه حل میشدند. این روش با به کار بستن اجزای استاندارد شده و دستهبندی همه فعالیتها براساس عملکردهای مرتبط با آن تأکید و هر نوع سبک پیشینی را رد میکرد.
گینزبورک با هدف اثبات صحت روش عملکردی اش، دو پروژه تحقیقاتی جامع برای یافتن سرنمونهای جدید خانهسازی و فنون ساختمانی انجام داد. اولین پروژه، طراحی و آزمایش تعدادی آپارتمان برای «کمیتهی ساختمانسازی شوروی» (استرویکوم) بود. دومین پروژه برای «کمیتهی برنامهریزی دولتی» با هدف سرعتبخشیدن به فرآیند کند ساختمان سازی در شوروی انجام شد. این روش به کمک طراحی خانههایی متشکل از اجزای پیشساخته عملی میشد؛ اجزایی که بایددر کارخانههای محلی با مواد ارزانقیمت تهیه و برای نصب به کارگاههای ساختمانی منتقل میشدند.
سازمان معماران معاصر در سال ۱۹۲۸ بخش استانداردسازی را در کمیته ساختوساز تأسیس کرد و گینزبورک سرپرستیاش را بر عهده گرفت. این سازمان در همان سال پنج گونه واحد مسکونی طراحی کرد. این واحدها که به «گونههای انتقالی» معروف بودند، بهمنظور تغییر عادتهای قدیمی زندگی ساکنان به نوع تازه ای از زندگی جمعی طراحی شدند. گینزبورک باور داشت که نمیتوان ساکنان را به زندگی جمعی مجبور کرد، بلکه باید ویژگیهایی را به طرح افزود که میتواند آنان را بهسوی نوعی زندگی که از نظر اجتماعی برتر است، سوق دهد.
آثار
در میان آثار مویسی گینزبورک، ساختمان نارکومفین (۱۹۳۲) شهرت بیشتری دارد. لوکوربوزیه از این بنا برای طراحی «اونیته دَ بیتَسیون» در مارسی، الهام گرفت. «مجتمع مسکونی گُستراخ» (۱۹۲۶) یکی دیگر از آثار مهم اوست که به اعتقاد عده ای توانسته است پنج اصل لوکوربوزیه را محقق کند. چینش فضاها در این ساختمان ماهرانه است. پلکان و حمامهای این مجتمع (بهجز دو حمام) به نور خورشید و تهویه طبیعی مجهز هستند و همه بازشوهای این مجتمع دو قاب پنجره دارند. آسایشگاه اورژونیکیدزه (۱۹۳۵-۱۹۳۷) و مجتمع مسکونی اوبلوسوویت (۱۹۲۹) از دیگر آثار مهم گینزبورک هستند.