چه شهرهایی می توانند از قرنطینه در مورد برنامه ریزی برای زندگی پس از همه گیری ویروس کرونا یاد بگیرند

برای دهه ها اپیدمیولوژیست ها در مورد خطرات بروز همه گیری های جدید در جهان در محیط های طبیعی تحت فشار، شهرهای پرجمعیت و شبکه های مسافرتی جهانی هشدار داده اند. تاریخچه ارتباط بین شهرها، محیط و بیماری نشان می دهد که شهرها و تمدن ها همیشه در برابر شیوع سریع عفونت ها آسیب پذیر بوده اند: آنچه قدیمی ها آن را طاعون می نامیدند.

در حالی که جوامع غالباً از چنین فجایعی به سلامت باز می گشتند، شیوع آن زمینه را برای تغییرات اجتماعی و سیاسی بعدی فراهم می آورد. به عنوان مثال طاعون در طول قرن سوم نه تنها با از بین بردن جمعیت بلکه با تضعیف پایه های اقتصادی، فرهنگی و مذهبی ساختارهای شهری و دولتی به تضعیف امپراتوری روم کمک کرد. هنگامی که رومی های در حال بهبود به طور فزاینده ای به مسیحیت گرویدند، آنها از کمک به حفظ معابد و چشمه های مرتبط با خدایان بت پرست خودداری کردند. شهرهای بزرگ شروع به زوال کردند.

در قرن 14 مرگ سیاه یک سوم تا نیمی از اروپایی ها را به قتل رساند. پس از آن شهرهایی که در سالهای گذشته دیوارهای خود را گسترش داده بودند تا بتوانند رشد کنند، آینده خود را در فضای باز پیدا کردند که متعاقباً اشراف رنسانس و طراحان شهری آنها را به پارک ها، میادین شهری و تفرجگاه هایی تبدیل کردند که اکنون شهرهای بزرگ اروپا را مورد لطف خود قرار می دهند.

چگونه بازیابی از همه گیری ها شهرها را ساخت

امواج همه گیری در پی تماس با اروپا در قرن پانزدهم فرهنگ های ویران شده را در سرتاسر قاره آمریکا از بین برد و باعث خالی شدن شهرها و از دست رفتن دانش پیشرفته شد. وبا و سایر شیوعها در شهرهای شلوغ و غیربهداشتی قرن نوزدهم نه تنها منجر به اصلاحات عمده بهداشتی, بلکه به نهادینه شدن اقدامات بهداشت عمومی و اقدامات برنامه ریزی شهری شد. تمایل به تهویه هوا و برخورداری از نور روز که اپیدمی های دوره ویکتوریا آنها را تقویت کرد، در خیابان ها، پارک ها، فضاهای شهری و خانه هایی که ما از قرن بیستم برنامه ریزی و ساخته ایم, تأثیرگذار است.

تاریخ به ما یادآوری می کند که تمدن ها و شهرها شرایطی را ایجاد می کنند که در آن بیماری ها ظهور و گسترش می یابند. در عوض همه گیری ها می توانند ویژگی های مهم شهرها و تمدن ها را تغییر دهند.

شهرهایی که توسط همه گیری به چالش کشیده شده اند
ریموند اونوین برنامه ریز شهری انگلیس در جزوه خود در سال 1912 تحت عنوان "هیچ چیز از طریق ازدحام زیاد به دست نیامد" از حداکثر 12 خانه در هکتار حمایت کرد. در دهه 1990 اولویت برنامه ریزی برای تراکم شهری نسبتاً کم، که به گسترش و حومه شهر کمک می کرد، در بسیاری از کشورهای غربی با سیاست های تشویق تراکم زیاد، استفاده مخلوط و توسعه ترانزیت محور جایگزین شد تا کارآیی زیرساخت ها و خدمات را افزایش دهد.

همه گیری کنونی نسخه های برنامه ریزی معاصر برای زیست پذیری شهری و نشاط اقتصادی را به چالش می کشد. شهرها در طی اپیدمی های حساس به تراکم، با تعداد موارد و میزان مرگ و میر با تراکم جمعیت و اندازه شهر، با خطرات قابل توجهی روبرو هستند. بسیاری از شهرها فضای سبز را برای ایجاد تفریح ​​برای ساکنان محله های متراکم بسته اند و ساکنان خانه های واحدهای کوچک را گرفتار می کنند، به خصوص اگر احساس نیاز کنند که فرزندان خود را فعال و مشغول نگه دارند. فقیرترین ساکنان شهری فاقد سرپناه و سرویس بهداشتی مناسب برای در امان ماندن و از بین رفتن اجتماعی هستند.

سیستم های ضروری ترانزیت، که اغلب به عنوان گره ها و راهروهای انتشار ویروس از آن ترسیده اند، زیر ظرفیت کار می کنند. مناطق دارای کاربری ترکیبی با کافه ها، استودیوهای تناسب اندام و رستوران ها برای بقا تلاش می کنند, زیرا "مکان های سوم" که برای تعامل اجتماعی ارزش گذاری شده اند, مجبور شده اند مجازی شوند.

نرخ بالاتر مرگ و میر در میان جمعیت های نژادی و حملات نژادپرستانه علیه ساکنان آسیا تعهد برنامه ریزی برای تنوع و ادغام را تهدید می کند. شاید لازم باشد در استراتژیهای معمول برای طراحی شهرها تجدیدنظر شود.

شهرها از قرنطینه چه چیزی می توانند یاد بگیرند؟
چه شهرهایی می توانند از این بحران برای اطلاع رسانی برنامه ریزی آینده درس بگیرند؟ شاید لازم باشد در مورد فشار برای تراکم بالاتر شهری تجدیدنظر کنیم. مسکن شلوغ خطرهای سرایت را افزایش می دهد.

ساکنان شهری پس از ماه ها همکاری در برج ها، ممکن است با اشتیاق بیشتری نسبت به گذشته به مناطق حومه شهر نگاه کنند: ترجیحات زندگی ممکن است تغییر کند. همه افراد برای سلامت روان و ورزش به مقداری دسترسی به فضای خارج نیاز دارند. ممکن است بخواهیم مسیرهای وسیع تری برای پارک یا نیمکت های طولانی تر را که فاصله فیزیکی را امکان پذیر می کند، یا راهکارهای بهتری را برای مدیریت افراد (وقتی از فضا استفاده می کنند،) در نظر بگیریم. کسانی که می توانند با پیاده روی به محل کار یا خرید خود بروند, از این توانایی در این زمان قدردانی می کنند، اما ما باید اطمینان حاصل کنیم که افراد بیشتری این انتخاب را دارند.

همه گیری نابرابری را کاملاً راحت کرده است. همه برای حفظ امنیت به درآمد زندگی نیاز دارند. دولت ها باید نه تنها به دلایل عدالت اجتماعی بلکه به خاطر بهداشت عمومی, مسکن مناسب را برای همه برنامه ریزی کنند.
اگرچه برای پیش بینی تأثیرات همه گیری در دراز مدت بر شهرها، جوامع و خودمان خیلی زود است، اما می دانیم که اوضاع هرگز دوباره مثل گذشته نخواهد بود. ما باید درس مشکلات فعلی خود را بیاموزیم و برای مقابله با چالش های پیش رو به طور موثر برنامه ریزی کنیم.

منبع 
The Conversation

Main Article Link
https://theconversation.com/what-cities-can-learn-from-lockdown-about-planning-for-life-after-the-coronavirus-pandemic-136699