۱۰۸ هزار انحراف پروانه در سال های ۹۱ تا ۹۷

رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با بیان اینکه سال ها نگاه حاکم به شهر تهران، صرفاً درآمدزایی از بستر کالبدی آن به هر شیوه و به هر قیمتی و در تقابل جدی با کیفیت، معنا، محتوا و هویت زندگی انسان ها بود، گفت: مدیریت شهری دوره پنجم مبتنی بر برنامه جریان اصلاح طلب بر اساس اصل توقف چرخه باطل شهرفروشی و توجه به گفتمان حقوق عمومی، اهتمام خود را بر باز طراحی ساختارها و فرآیندهای موجود گذاشت.


محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی ومعماری شورای شهر تهران در گفتگو با شهر، گفت: حاکم شدن نگاه تک بعدی و تقلیل گرایانه به شهرها، به نحوی که باور دارد که شهر صرفاً یک بستر کالبدی است که باید آن را ساخت ، فروخت و پولش را مجدداً در همین چرخه ساخت، سودآوری و فروش وارد کرد، بر نحوه حکمرانی کلان و مدیریت‌های شهری از گذشته حاکم بوده است، کلانشهرهای ما را در گردابی از مشکلات درهم‌تنیده از قربانی شدن سرانه‌های خدماتی به نفع بارگذاری های انبوه تا خودرو محوری شهرها، آلودگی های زیست محیطی، ترافیک، بی‌ضابطگی، رانت، امضاهای طلایی، سوداگری، فساد و عدم توجه به حقوق عمومی و کیفیت زندگی در شهرها گرفتار کرده است.

سالاری ادامه داد: نتیجه این چرخه معیوب، شهری دو قطبی شده با شهروندان بیگانه است. شهری که در یک سوی آن اشرافیت، سوداگری، رانت، منافع شخصی و مصرف گرایی و سوی دیگر آن کاهش کیفیت زندگی عموم جامعه شهری و غفلت از حقوق عمومی است.

این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه مدیریت شهری دوره پنجم در مقطعی از تاریخ، مسئولیت اداره پایتخت ایران را برعهده گرفت که این چرخه باطل شهرفروشی بر سرنوشت تمام نظامات تصمیم گیری کلانشهر تهران و حتی کلانشهرهای کشور حاکم شده بود، بیان کرد: در آن زمان حقوق عمومی که به اعتقاد من یک گفتمان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است، از کمترین جایگاه هم برخوردار نبود. شهر فروشی راهبرد اصلی اداره شهرها شده و نگاه شهرسازی و معماری به عنوان بستری برای درآمدزایی تقلیل یافته بود و وجوه اصلی و اساسی شهرسازی و معماری که عبارتند از توسعه پایدار، هویت‌بخشی، ارتقاءکیفیت زندگی و فضای انسان محور به فراموشی سپرده شده بود.

سالاری افزود: مدیریت شهری دوره پنجم مبتنی بر برنامه جریان اصلاح طلب مبتنی بر این اصل اساسی که برای توقف چرخه باطل شهر فروشی می بایست گفتمان حقوق عمومی به یک مطالبه و دغدغه عمومی در بدنه اجتماع تبدیل شود، تمام اهتمام خود را بر باز طراحی ساختار ها و فرآیندهای موجود به نحوی که بیشترین سطح مشارکت پذیری، شفافیت و تمرکززدایی را حاکم کند قرار داد و علیرغم بحران‌های مالی فراروی این دوره مدیریت شهری اعم از بحران های ناشی از فضای تحریم های ظالمانه، بدهی های معادل بودجه چند سال مدیریت شهری که به ارث رسیده بود و پیشخور شدن املاک و اراضی ارزشمند در گذشته و نیز پیش فروش ظرفیت های طرح تفصیلی شهر تهران، مبتنی بر یک اراده همگانی و باور و اعتقاد راسخ توانست این چرخه باطل شهر فروشی را تا حد زیادی متوقف کرده و تصمیم‌گیری‌های خود را معطوف به حقوق عمومی و کیفیت زندگی، طراحی و برنامه‌ریزی و در بسیاری از حوزه‌ها پیاده سازی و اجرا کند.

سالاری با اشاره به شکل گیری چرخه باطل شهرفروشی از دوره های گذشته مدیریت شهری، گفت: فقدان یک برنامه برای اقتصاد شهرها حتی قبل از پیروزی انقلاب و بعد از اتمام جنگ تحمیلی باعث شد که درآمدزایی به هر شیوه و قیمتی تبدیل به یک استراتژی اقتصاد سیاسی کشور و اداره امور شهرها شودکه هنوز هم فقدان این نگاه تداوم دارد. شیوه تامین درآمد شهرها تحت تاثیر اقتصاد سیاسی که همان اقتصاد نفتی بود در شهرها به سمت اقتصاد زمین و مسکن رفت و باعث شد نظام حکمرانی کشور و اداره امور شهرها، استراتژی شهرفروشی را به عنوان رویکرد غالب انتخاب کنند.

 او فقدان چارچوب و برنامه ای برای اقتصاد شهر، عدم تعریف درآمدهای پایدار قانونی برای شهرها، خودکفا اعلام کردن کلانشهرها بدون پیش بینی  شیوه صحیح کسب درآمد و تاخیر در تصویب و ابلاغ طرح های توسعه شهری را از عوامل توسل مدیریت های شهری به درآمدزایی از هر شیوه ای عنوان کرد.

رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با اشاره به اینکه درآمدزایی به هر شیوه و قیمتی موجب شد که شهرفروشی در تمام ابعاد در شهر تهران و سایر شهرها نهادینه شود، بیان کرد: شهرفروشی در تمام ابعاد یعنی تغییر کاربری و تراکم فروشی بی ضابطه با هدف درآمدزایی که نگاه کالایی به شهر دارد و شهر را فقط بستر کالبدی می داند و سازمان اجتماعی و شهروندان شهر را رها کرده است. بارگذاری در باغات انبوه و پراکنده برای کسب درآمد نیز در راستای شهر فروشی انجام شده است.