نتیجه نبود تعامل و همکاری میان دولت و شهرداریها، فقدان تخصیص بهینه در مسئولیتها و اختیارات در حوزە مالیات بر خانههای خالی است که از یک سو سبب میشود درآمد مالیاتی برای دولت خلق نشود و به اهداف آن نیز دست نیابد و از سوی دیگر، سبب هدر رفتن منابع درآمدی بالقوە پایدار شهرداریها و تکیە آنها بر خلق منابع ناپایدار برای جبران کسری هزینە خدمات ارائه شده میشود.
به نقل از شهر، زمانی شهرداریها فقط با خدماتی مانند نگهداشت شهر شناخته میشدند اما حالا و با توسعه شهرنشینی این نهاد که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته با عنوان دولت محلی شناخته میشود، یکی از ارکان مهم تصمیم گیری و اجرا در آن کشورهاست. در ایران هم چندسالی است به سبب رفع ببرخی چالشها از جمله مالیات گرفتن از خانههای خالی، شهرداریها به خصوص در کلانشهری مانند تهران به مثابه یک دولت محلی فعالیت دارد.
با توجه به پیامدهای منفی وجود خانههای خالی مانند نبود توسعە مطلوب شهری، نبود امکان استفاده از بازدهی مقیاس در ارائۀ خدمات، برجسته شدن شکاف طبقاتی، بروز مخاطرات و ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی و همینطور تشدید نوسانهای قیمتی در بازار مسکن، برخی دولتهای محلی به خصوص در شهرهای با رشد جمعیت زیاد اقدام به اعمال مالیات بر خانههای خالی کردهاند و از عواید حاصل از آن برای بهبود خدمات ارائه شده در بخش مسکن و شهرسازی استفاده میکنند.
پیشتر فصلنامه اقتصاد شهری که از سوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهرداری تهران منتشر میشود، در گزارشی از تاثیر و اهمیت شهرداری بر مالیات از خانهها خالی نوشته بود. بر اساس این پژوهش؛ در اقتصاد ایران در ادوار مختلف قوانین متعددی برای حل معضل مالیات بر خانههای خالی تصویب شده است، ولی در عمل از نظر اجرایی با معضلات و تنگناهایی مواجه بوده که یکی از دلایل مهم این امر بیتوجهی به مسئلە نهاد اجرایی در اعمال این مالیات بوده است.
به طور ویژه، به دلیل بی توجهی به جایگاه شهرداریها در فرایند شناسایی و مالیاتستانی از املاک و اراضی خالی، این قوانین در دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی مد نظر شکست خورده است. این در شرایطی است که شهرداریها به سبب برخورداری از سامانە جامع ممیزی امالک و اراضی شهری، نسبت به سایر ارگانها (وزارت راه و شهرسازی و سازمان امور مالیاتی) مزیت نسبی و مطلق در فرایند اجرایی مالیات بر خانههای خالی دارند.