دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکتهای اجتماعی در محلات (مدیریت محله)، چهارشنبه ۲۱ مهردر سرای محله ولیعصر (عج) از گزارشها و کتب تهیه شده در این ستاد با حضور پژوهشگران و نویسندگان آن رونمایی کرد.
به نقل از روابط عمومی دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکتهای اجتماعی در محلات شهر تهران (مدیریت محله)، مهدی شیرزاد رئیس این دبیرخانه در این مراسم گفت: در رابطه با محله و نگاه به محله دو پارادایم اصلی قابل تمیز و تشخیص است. اول، پارادیمی که بر هویت محلهای تمرکز دارد و برای ایجاد و تقویت حس تعلق محلهای سیاستگذاری میکند. در این پارادایم این که کی بچه کجاست، مهم میشود و ساکن یا متولد شده در محلهای خاص بودن، باعث میشود که در جامعه، به فرد، صفات و ویژگیهای خاصی نسبت داده شود. دوم، پارادایم حق بر شهر است که بر مفهوم حق و تکلیف شهروندی تأکید دارد. هر فردی فارغ از این که کجا به دنیا آمده و کجا زندگی میکند یک سری حقوق و وظایف بر شهر و شهر بر او دارد، که مجموع آنها را میتوان شهروندی نامید.
شیرزادی در ادامه افزود: عموم فعالیتهای ما در ستاد مدیریت محلات ذیل پارادیم دوم است. در کلانشهری مانند تهران که از قومیتها و عقاید گوناگون در آن زندگی میکنند، به نظر میرسد بخش قابل توجهی از افراد، اساسا به شهر میآیند تا در اقیانوس جمعیت آن گم شوند. این امر باعث میشود هویت محلهای و قومی و شهری برای آنها کمرنگ شود. علاوه بر این در مناسبات سرمایهسالارانه حاکم بر تهران به نظر میرسد تعاملات اجتماعی شهروندان با یکدیگر زیاد نیست. چه این که در بسیاری موارد افراد فضا و فرصتی برای تعامل ندارند. اگر این موارد را به عنوان واقعیتهای اجتماعی ببینیم، فارغ از این که خوب یا بد هستند؛ به نظر میرسد باید نگاه دقیقتری به آنها داشت.
شیرزاد با تاکید بر حق شهروندان بر شهر بیان کرد: اما در محلاتی که تاریخچه وجود دارد و یا نماد شهری خاصی در هویت محله وجود دارد، با تمرکز بر روی آن، در حد وسع خود، سعی بر زنده نگه داشتن و تقویت هویت محلهای کرده ایم، تا میراث معنوی شهر حراست شود.
او با بیان اینکه در ستاد مدیریت محله در سه سال گذشته، سه رویکرد اصلی دنبال شده است، در توضیح این سه رویکرد گفت: رویکرد اول این بود که حوزه اجتماعی از مناسبتزدگی خارج شود؛ تلاش کردیم حوزه اجتماعی را درگیر امر توسعه محلهای کنیم. با ظرفیتهایی نظیر کمیته فرهنگی – اجتماعی ستاد بازآفرینی شهر تهران، که پیگیری امور آنها بر وظایف ستاد مدیریت محله افزوده شد، توانستیم این نگاه را تقویت کنیم. بحث پروژههای توسعه محلی و کارهایی که گزارش آنها در کتاب فراخوانی عامل سوم آمد، نمونهای از این دست فعالیتها است.
او در توضیح دو رویکرد دیگر بیان کرد: در رویکرد دوم، سراهای محلات را به عنوان یک کانون اجتماعمحور در نظر گرفتیم و تلاش کردیم به این بپردازیم که سرای محله به عنوان یک کانون اجتماعمحور محلی چه ویژگیها و ظرفیتهایی دارد و چه ویژگیها و ظرفیتهایی باید داشته باشد. بخش عمده دیگر فعالیتهایی که در ستاد مدیریت محلات انجام شد، ذیل این رویکرد بوده، که به عنوان مثال میتوان به گزارش نقادانه آقای بشیر خادملو تحت عنوان تجربه سرای محلات و گزارش دیگر با عنوان فرایند ارزیابی مدیران محلات اشاره کرد.
او ادامه داد: رویکرد سوم، سیاستگذاری دادهمحور بود که دو بال اصلی داشت. یک بال آن در سامانه جامع محلات فعال است و بال دیگر آن در گزارشهای تهیه شده توسط مؤسسه دقیقه، تحت عنوان تحلیل درآمدها و هزینههای سراهای محلات و کالبد مطلوب سرا قابل مشاهده و مطالعه است.